اندیشه سیاسی آیت الله طالقانی در آراء تفسیری ایشان
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده حمید شکری
- استاد راهنما مسعود غفاری ابولفضل شکوری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1389
چکیده
در دوران معاصر و با ورود اندیشه های سیاسی مدرن به جهان اسلام، متفکران دینی با چالشی جدی مواجه شدند و سعی در بازبینی اندیشه های سیاسی نمودند. این چالش و آگاهی از قدرت و توان غرب و از ضعف و عقب ماندگی خود ، عکس العمل های متفاوت و متعددی را در بین مسلمانان بر انگیخت . جریان سنتی و محافظه کار که خواهان حفظ وضع موجود بود به مخالفت با تمامی وجوه علمی ، فرهنگی و حتی دست آوردهای تکنولوژیکی آن پرداختند و به کلی آن را رد کردند . جریان نوگرایی که شیفته آن گردیده و تبعات منفی آن را منکر شدند . اما جریان احیا گری دینی که خواهان هضم مدرنیته در داخل دین و به عبارت دیگر خواستار دینی کردن جامعه مدرن بودند: آنها پذیرفته اند که دین در دنیای جدید احتیاج به اصلاح و پیرایشگری دارد . قرائت احیا گرانه بخشهایی از سنت را با هدف پیرایشگری و دست یابی به دین ناب مورد انتقاد قرار می دهد و به پالایش معارف دینی می پردازد و جریان روشنفکری دینی طرفدار به روز شدن دین و شناخت مبانی اندیشه های مدرن بود . از این رو برای بسیاری از روشنفکران ، نوسازی دین بخشی از نوسازی جامعه محسوب می شود اندیشمندانی مانند سید جمال الدین اسدآبادی ، محمد عبده ، کواکبی ، آیت الله نائینی و آیت الله طالقانی و .. مسلمانان روشنفکری بودند که با طرح نهضت بازگشت به قرآن و پیرایش اسلام از ظواهر و آلایشهای ساختگی سعی در گسترش آگاهی و بیداری مسلمانان داشته که بتوانند عقب ماندگی های علمی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی جوامع مسلمان را جبران نمایند . در این نوشتار بر آن هستیم به اندیشه ورزی های طالقانی در باب اندیشه سیاسی شیعه بپردازیم و نشان دهیم که وی در بطن روشنگری دینی چگونه به بازبینی در اندیشه های سیاسی پرداخته است. اندیشه های طالقانی راجع به حکومت و حاکمیت را بصورت پراکنده در نوشته های تفسیری ، سخنرانی ها و مقالات وی می توان یافت ، طالقانی مشخصا در مقدمه و توضیحاتی که بر کتاب « تنبیه المله و تنزیه المله » آیت الله نائینی نوشته، علاوه بر تأیید نظرات وی دیدگاه های خود را نیز مطرح کرده است. پایه و اساس اندیشه ی سیاسی طالقانی بر اثبات توحید و آثار مرتبط با آن و همچنین نفی شرک و خدایان ساختگی استوار است که کم و بیش در تمام آثار قلمی و سخنرانی های او دیده می شود . طالقانی معتقد است : قدرت مطلق و تصرف کامل و نافذ فقط برای خداوندی است که انسان و همه ی موجودات را آفریده است و پیوسته آنها را در تصرف دارد . به اعتقاد طالقانی در صورتیکه آثار شرک و بت پرستی از هر نوعش از میان برود ، شرایط حاکمیت خدا در روی زمین و میان ابناء بشر فراهم خواهد شد . آن عالم روحانی و محیط درخشنده ای که قرآن انسان را به آن وارد می سازد عالم توحید است ، توحید ذات ، توحید قدرت ، توحید حیات ، توحید قیومیت ، توحید نظامات و روابط و قوانین جهان ، توحید اراده ، توحید فکر و قوا و ارده بشر ، این محیط و مقصد از روشنائی و وضوح ، حقیقت و سرّش بر عموم مخفی و پوشیده است. طالقانی در تشریح اصل توحید و اینکه دعوت به توحید اولین دعوت انبیاء بوده سعی دارد بحث توحید را از صرف یک اعتقاد قلبی به عاملی برای اصلاح نظامات اجتماعی و مبارزه با آثار استبداد و زورگوئی و خدایان ساختگی که سعی دارند مردم را به بردگی و بندگی بکشانند ، ارتقاء میدهد. طالقانی با برداشتی تکاملی از اصل توحید نتیجه می گیرد که توحید تنها یک عقیده ی قلبی و درونی نیست که انسان را در معابد برای انجام مراسم صرفا عبادی متوقف سازد. بلکه بعنوان حقیقتی که باید در فکر و عمل انسانها تحولی پدید آورد و به واسطه ی آن تحول با همه ی زورمندان و خدایان ساختگی به مبارزه برخیزد تا بنیان نوینی بر اساس حاکمیت خداوندی که جهان و نوع بشر در حاکمیت مطلق اوست، حاکم شود. و انسان با گذر از غرایز شهوانی و زودگذر و طی مراحل تکامل به استقلال واقعی برسد . و این موضوعی است که طالقانی از آن بعنوان سرالاسرار یاد می کند. طالقانی در تبیین سیر تاریخی حاکمیت انسان در زمین معتقد است که در زمان حیات پیامبر و امامان معصوم که اراده و فکر و قوای درونی آنان یکسره تسلیم اوامر الهی است حاکمیت مطلق از آن آنهاست. و در زمان غیبت معصوم « کار اجتماع به دست علمای عادل و عدول مومنین است که هم عالم به اصول و فروع دین اند و هم خود محکوم ملکه عدالت اند و این جا نوبت به انتخاب و تعیین مردم می رسد. به نظر می رسد منظور طالقانی از اینکه حاکم ( رهبر) با انتخاب و تعیین مردم موجودیت می یابد این است که نظرات و آراء مردم باید در اداره امور جامعه که توسط حکومت اسلامی اعمال می شود مدنظر قرار گیرد که امروزه از آن به عنوان مردم سالاری دینی نام برده می شود هر چند طالقانی علمای عادل را که در زمان غیبت عهده دار اداره جامعه می باشند عالم به اصول و فروع دین و محکوم ملکه عدالت می خواند با این حال ملکه نفسانی و عدالت مداری آنها را کافی نمی داند و معتقد است برای جایگزینی عصمت معصومین باید ساز و کارهایی از طریق قوانین و نهادها ایجادکرد تا بتوان از آن طریق استبداد و یکه تازی حکومت و عوامل آن را کنترل کرد. از نظر او برای کنترل حکومت «بهترین وسیله همان است که شخص والی و سلطان دارای عصمت نفسانی باشد که فقط اراده خداوند بر او حکومت نماید یا قطع نظر این، گاهی ممکن است مردمان عادل یافت شوند، ولی این دو، عمومیت ندارد و از اختیار عموم هم خارج است، آنچه در اختیار و موجب تکلیف است و می تواند سایه ای از آن حقیقت باشد، متوقف بر دو اصل است . اول : یقین حدود و وظایف والی و طبقات دیگر که خروج از آن حدود و وظایف موجب انعزال هر یک از متصدیان باشد.دوم : گماشتن هیئت نظاره و مسدده (بکسر دال ) یعنی انتخاب مردمی از عقلا و صلحاء که به امور سیاسی و بین المللی آشنا باشند تا نظارت جریان داشته باشد و مانع تجاوز از حدود شوند. سوالی که اینجا مطرح می شود این است که طالقانی با علم و اقراری که به وجوب تشکیل حکومت در زمان غیبت معصوم (ع) توسط مجتهد جامع الشرایط دارد چرا در صدد تحدید حدود قدرت وی بر آمده است؟ جواب طالقانی به این پرسش جلوگیری از غصب و ظلم بیشتر است. به عبارت دیگر طالقانی خطاپذیری و گرایش به استبداد و ظلم را در غیر معصوم منتفی نمی داند و از این نظر بهترین راه جلوگیری از آن را قانونمند کردن حیطه قدرت حاکمان می داند.از این منظر بود که طالقانی برای اجرائی کردن قانون شورا ها پافشاری میکرد از نظر طالقانی شورا از استبداد رای جلوگیری می کند و به کارگزاران امکان استفاده از عقول دیگران را در جهت پیشبرد هر چه مطلوب تر اهداف و برنامه ها را فراهم می کند.طالقانی با تاثیر پذیری از اندیشه های سیاسی آیت الله نائینی و تجربه ای که ذهن تاریخی وی از دوران مشروطیت داشت و همچنین دیدگاه قرآنی اش در تفسیر آیات 204 تا 207 سوره بقره حکومت را به دو نوع تملیکیه و ولایتیه تقسیم می کند .طالقانی در شرح سلطنت تملیکیه می گوید: این نوع سلطنت مقید به مقررات و حدود نیست روی رای شخص و هواهای نفسانی حکومت می نماید. طالقانی نوع دوم حکومت را ولایتیه می نامد. این مقابل اول است که فقط حافظ حقوق و حدود است و جز ولایت در امور و اجراء قوانین امتیاز دیگری ندارد و برای مردم است.طالقانی در تبیین اهداف حکومت به آیات قرآن استناد می کند و با تفسیر آیات هدف از تشکیل حکومت را برپائی قسط و عدل در جامعه معرفی می کند.
منابع مشابه
تعامل دین و دموکراسی در اندیشة سیاسی آیت الله طالقانی
این مقاله با استناد به آثار و گفتار آیت الله طالقانی میکوشد تا پیوند میان اسلام و دموکراسی را در اندیشههای سیاسی ایشان نمایان سازد. لذا ابتدا به بررسی مبانی حاکمیت مردم نزد ایشان میپردازد و با ارزیابی نظریة «جمهوری اسلامی» در افکار طالقانی به جستجوی آموزههای حاکمیت دموکراتیک مبتنی بر دین در آرا ایشان برمیآید و سرانجام مسأله «شورا» و «آزادی» را به عنوان ارکان اصلی تفکر سیاسی ایشان از زو...
متن کاملزندگی و گزیده اندیشه سیاسی آیت الله طالقانی
سید محمود طالقانی به سال 1289 ه. ش. در روستای گلگرد طالقان از توابع استان تهران، دیده به جهان گشود و نزد پدری همچون آیتالله سید ابوالحسن طالقانی که از علمای برجسته تهران به شمار میرفت، پرورش یافت. پدری که حضرت امام خمینی در باره مقام و منزلت او چنین میگوید: «رحمت خداوند بر پدر بزرگوار او که در رأس پرهیزکاران بود.» در باره زهد و پرهیزکاری آسید ابوالحسن طالقانی، آیتالله سیدحس...
متن کاملگفتمان انقلابی گری در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای
انقلابیگری از موضوعات بسیار مهم و قابل بررسی در حیطه اندیشه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است و ضرورت دارد از دریچه ارزشهای بومی و اسلامی درباره آن سخن گفته شود، به همین سبب در مقاله حاضر به بررسی این موضوع در اندیشه سیاسی رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای پرداخته و به این سؤال پاسخ داده شده است که: اجزای گفتمان انقلابیگری در اندیشه سیاسی آیتالله خامنهای چیست؟ با توجه به اینکه در بیانات م...
متن کاملماهیت دموکراسی در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی
کامجو رحمانی- دکتر حسن شمسینی غیاثوند- صالح بابایی دموکراسی بعنوان یکی از ارزش های جهانشمول در عصر جهانی شدن شناخته می شود. به همین دلیل همه متفکران و نظریه پردازان نسبت به آن به ارایه نظریه پرداخته اند. درواقع می توان گفت که دموکراسی پیچیده ترین موضوع متفکران جهان اسلام شناخته می شود. آیت الله مصباح یزدی از جمله متفکرانی است که درباره دموکراسی و مردم سالاری دینی نظریاتی ارایه کرده است. ایشان م...
متن کاملولایت فقیه در اندیشه سیاسی آیت الله میرعبدالفتاح حسینی مراغهای
ولایت فقیه یکی از مباحث کلامی و فقهی در اندیشه سیاسی شیعه میباشد که از دوران غیبت موردتوجه بوده و در اصل آن بین فقها اختلافی وجود نداشته است، بلکه در نحوه حدود و اختیارات آن اختلاف نظر وجود دارد. بر این اساس فقهای زیادی از به بررسی دلایل ولایت فقیه پرداختهاند. یکی از فقهایی که بحث ولایت فقها را به صورت مبسوط مطرح و آن را استنباط نمود، آیتالله عبدالفتاح ...
متن کاملمقایسه اندیشه های سیاسی آیت الله سید عبد الحسین لاری و آیت الله خامنه ای در باب حکومت
مقایسه میان اندیشههایی که باعث ایجاد تحولات اجتماعی- سیاسی در یک جامعه میشوند، دارای اهمیت بسیاری است. در دو برهه از تاریخ معاصر ایران، دو اندیشه مهم وجود دارد که بر تحولات پس از خود تاثیر بهسزایی بر جای گذاشتهاند. این دو اندیشه عبارتند از مشروطه مشروعه و ولایت فقیه که اولی را در دوره شکلگیری مشروطه و دومی در دوره حاکمیت جمهوری اسلامی ایران پایهگذاری شده است. بر این اساس، این مقاله در پی ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023